حرفه بازیگری به بازیگر این فرصت را میدهد که به حداکثر آن چه در توان خود دارد دست یابد. برای رسیدن به این هدف، بازیگر برنامه کار مشخصی در دست دارد_ او بر روی خود کار میکند. هدف نهایی این تکنیک آن است که بازیگرانی بیافریند که خود مسئول رشد و موفقیت هنری خویش باشند.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
انرژی
انرژی لازم را برای کار خود به دست آورید. منتظر نباشید که خداوند آن را برای شما بفرستد. بدون این انرژی، کار شما بسیار خسته کننده خواهد بود. تمرین را با نیروی صوتی بسیار شروع کنید، بعد میتوانید آن را تعدیل کنید. بلندی صدا کمتر خواهد شد، اما انرژی همچنان در حد بالا باقی خواهد ماند. خواندن یا سخن گفتن از روی کلماتی که بر کاغذ نوشته شده اند انجام میشود، اما درک بازیگر از این کلمات باید کاملاً روشن و دقیق باشند.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
دستیابی به تماشاگر
گرچه ممکن است در صحنه به گونهای خصوصی با بازیگر مقابل صحبت کنید، تماشاگران نیز باید به خوبی گفته شما را بشنوند،
بنابراین نمیتوانید صدایی را که هر روزه در صحبتهای خصوصی از آن استفاده می کنید به کار برید.
همانطور که مطلب را به گوش بازیگر مقابل خود میرسانید،
باید آن را به گوش تماشاگر هم برسانید. هرگز به شکل نامفهوم گفت و گو نکنید. پاسخ شما هم باید شمرده ادا شود و هم خاص شما باشد. امروز بازیگران جوان آمریکایی نامفهوم و غیر شمرده صحبت میکنند. شما باید مهارت آن را داشته باشید که زبان را بهگونهای رسا به کار برید. پیوسته متوجه باشید که همه کس باید سخن شما را بشنود. باید به صورت عینی سخن خود را به دیگران برسانید. وقتی دریافتید که گفته خود را با قدرت منعکس می کنید و طنین عمیقی را که در صدایتان به وجود آمده حس کردید، آن وقت تُن طبیعی صدایی را که باید در صحنه از آن استفاده کنید پیدا کردهاید. هنگامی که درباره افکاری بزرگ صحبت میکنید، نمیتوانید خود را حقیر نشان دهید. صدای شما باید به اندازه فکر بزرگ نویسنده طنین داشته باشد. به این ترتیب، بدون این که ضرورتی به فریاد کشیدن باشد، فکر مورد نظر حتی به فراسوی بینندگان می رود. مسئولیت حرفهای شما بر روی صحنه آن است که بازیگر مقابل خود و تماشاگر را وادار کنید که گفته شما را بفهمد. وقتی با بازیگر مقابل خود صحبت می کنید دو تا چهار متر از او فاصله بگیرید.
این وضع انضباط لازم را در شما ایجاد می کند که صدای خود را با قدرت بیرون بریزید و به این ترتیب نه تنها گفته شما در طول تمرین ها به خوبی شنیده می شود،
بلکه این کیفیت به اجرا نیز منتقل خواهد شد. خود را از به کار بردن صدایی که به طور روزمره از آن استفاده می کنید دها سازید.
این نوع صدا ارتباط لازم را برقرار نمیکند. قرار گرفتن بر روی سکوی خطابه احتیاج به انرژی دارد.
با بازیگر مقابل، بدون اینکه جلوی خود را بگیرید، ارتباط برقرار کنید. ارتباط زندگی شما را نجات خواهد داد.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
تنش
تنش، نه تنها کمکی به بازیگری که در صحنه است نمی کند، بلکه یکی از دشمنان مطلق اوست.
تنش عمدتاً حاصل وابستگی و توجه زیاد به کلمات نمایشنامه است.
حاصل فراموش کردن این اصل است که در واقع مکان و رویداد نمایشنامه را میسازند، نه کلمات.
وقتی به کلمات توجه دارید معنی اش این است که عمدتاً نگران خودتان هستید. این احساس نگرانی مانع میشود که بر روی صحنه، در گفتار و رویداد، صادق و صمیمی باشید و در نتیجه آن توجه تماشاگر را از دست میدهید.
اما هنگامی که توجه خود را بر رویداد متمرکز کنید، تنش کاهش مییابد. وقتی احساس میکنید که تنش دارد به سراغتان می آید، محل تنش را مشخص کرده و با دقت فشار را از روی آن بردارید.
اصل در به کار بردن عضلات آن است که فقط عضلاتی را که به آن احتیاج دارید به کار برید. باید در آنچه که می کنید و آنچه که می گوید صادق باشید. این صداقت را در درون خود حس کنید. مهمترین چیز برای بازیگری این است که صداقت خود را حس کند.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
کنترل اعضای بدن
اصل: قبل از هر چیز باید به معیارهای خود دست یافته و بدن خود را بشناسید. کنترل اعضا باید به طور موضعی انجام شود.
به عنوان بازیگر باید بیاموزید که آن قدر با اعضای کنترل شده به سر برید تا وقتی که بدون فکر کردن به آن، این کنترل را انجام دهید. به عنوان بازیگری که برای ایفای نقش های متفاوت به سراغتان می آیند، باید بیاموزید که اعضای بدن خود را کنترل کنید تا بتوانید حرکاتی را که به آن عادت ندارید انجام داده،
توانایی راه رفتن به اشکال متفاوت را، که مربوط به شخص بازی میشود، در خود به وجود آورید.
روش انجام دادن این کار آن است که بعضی از اعضای بدن خود را با وضعیت متفاوتی در نظر بگیرید.
مثلاً زانویی که خم نمیشود یا پشتی که خمیده است و عضو مورد نظر و عضلاتی که آن عضو را حمایت و کنترل میکنند مشخص کنید. این خود شما هستید که باید قانع شوید که آنچه انجام می دهید حقیقی است.
شما باید بیاموزید که با این حرکت استثنائی که برای بدن خود به وجود آورده اید، هم به طور مداوم به سر برید و هم آن را فراموش کنید. کنترل عضلات باید به صورت طبیعت ثانوی شما درآید، به گونهای که نسبت به آن کاملا ناخودآگاه باشید. کنترل بدن و صدایتان به خود شما مربوط میشود. خود را به یک بازیگر واقعی تبدیل کردن کار دشواری است.
در زمانی که من در پاریس با استانیسلاوسکی کار میکردم، او صبحها فرصت نداشت مرا ببیند، چون برای تسلط بر اندک شُلی زبان که به آن دچار شده بود، هر روز صبح به مدت دو ساعت روی صدای خودکار میکرد.استانیسلاوسکی در آن زمان هفتاد و یک سال داشت.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
کنترل بیان
همانند بدن، بیان نیز باید تحت کنترل درآید.
شُلی زبان
برای از بین بردن شلی زبان، زبان خود را در پشت دندانها قرار داده، جملات زیر را بگویید: (( او دختری فوق العاده زیبا بود که در حال قدم زدن در خیابان، پشت ویترین مغازهای ایستاد تا نگاه کند.)) شما باید بتوانید مشخص کنید که شلی زبان شما از کجا ناشی می شود. یاد گرفتن اینکه شلی زبان شما از کجاست، مقدمهای برای یادگیری لهجه است.
لهجه
برای یاد گرفتن لهجه: ۱_ توصیه میشود که یک حرف صدادار و دو حرف بی صدا را از زبانی که روی آن کار می کنید انتخاب کرده، روی آن کار کنید. ۲_ برای زبان ها و لهجه های محلی، این تمرین و کنترل را در زندگی روزمره خود آنقدر انجام دهید تا وقتی که بتوانید به راحتی آن را ادا کنید.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
حافظه عضلانی
به محض آنکه توانستید با استفاده از دستان خود وسایلی فرضی را به کار برید، به یکی دیگر از اصول حرفه خود اصل حقیقی بودن صحنه دست یافته اید. شما حقیقت حسی حافظه عضلانی را آموختهاید. هر یک از وسایل صحنه واقعیت و حقیقت خاص خود را دارد.
وسایل صحنه همیشه حقیقت دارند. بازیگر باید به نوعی کار کند که حقیقت وسیله را مخدوش نکند. بازیگر این وسایل را به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر به کار میبرد و تخیل خود را به کار میگیرد که آنها را حقیقی نشان دهد. مثال: ● عینک، به عنوان یک وسیله صحنه، تمیز است. اما بازیگر با استفاده از تخیل خود میخواهد آن را تمیز کند. ●عینک خم شده است. بازیگر میخواهد آنرا صاف کند. ● عینک شکسته است. بازیگر میخواهد آن را درست کند. در هر یک از این موارد، بازیگر با استفاده از وسایل واقعی و به کار بردن تخیل خود، وسایل را به گونهای به کار میگیرد که انگار خراب شده اند.
مثال:
● می خواهید در یک ظرف شیشه ای را که خیلی سفت بسته شده، باز کنید. ● شما بر حسب آنچه که در زندگی واقعی انجام دادهاید، مقدار نیروی عضلانیای که برای باز کردن درِ چنین ظرفی لازم است به خاطر دارید. آن را روی صحنه به کار برید. ● در ظرف شما شُل است. شما باید مقدار نیروی عضلانی که برای باز کردن در ظرف، هنگامی که سفت بسته شده بود، لازم داشتید، به خاطر آورید. واقعیتی که شما، با نخ کردن یک سوزن و خیاطی کردن، یا تمیز کردن عینک و به چشم داشتن آن بر روی صحنه به وجود می آورید، برای این است که تماشاگر شما را باور کند.
برای این است که خود شما خودتان را باور کنید. بازی خوب زمانی ارائه می شود که شما خودتان قانع شوید که آنچه انجام می دهید حقیقت دارد.
این یکی از اصول واقع گرایی است و با انجام دادن کارهای خیلی ساده تحقق مییابد. با این تمرینات، شما می آموزید که حقیقت حسی حافظه عضلانی خود را به کار ببرید.
تکنیک های بازیگری حرفه ای
حرکات حیوانات
هدف از تمرین حرکات حیوانات این است که بازیگر خود را از صورتک اجتماعی که به چهره خویش زده و از آنچه که موجب جلوگیری از ابراز احساس های او میشود، برهاند. هر حیوانی را که دوست دارید انتخاب کنید.
ابتدا حرکات بدنی او را انجام دهید، سپس صدای حیوان را به آن اضافه کنید، اما فقط زمانی که حرکات حیوان را گرفتهاید صدا را به آن بیفزایید. از اینکه مسخره جلوه کنید نترسید.
به همان گونه که حیوان عکس العمل نشان میدهد عمل کنید. این تمرینها را هر روزه به مدت ۱۵ دقیقه انجام دهید:
۱_ حرکات حیوان ۲_صدای حیوان ۳_صدای پرندگان خواهید آموخت که چگونه بدن و صدای خود را به گونهای متفاوت به کار ببرید.
اشتراکها: تعلیق در سینما و فیلمنامه -